جدول جو
جدول جو

معنی خرگوش زدن - جستجوی لغت در جدول جو

خرگوش زدن
(بَ دَ)
شکار خرگوش کردن. بشکار خرگوش رفتن. خرگوش شکار کردن. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خرگاه زدن
تصویر خرگاه زدن
خیمه زدن، برپا کردن خیمه
کنایه از اقامت کردن
فرهنگ فارسی عمید
(بَ غِری دَ)
فریاد زدن. نعره زدن. بانگ زدن
لغت نامه دهخدا
(بَ دَ)
خیمه برافراشتن. خرگاه برافراشتن. (یادداشت بخط مؤلف) :
این قضا صد بار اگر راهت زند
بر فراز چرخ خرگاهت زند.
مولوی
لغت نامه دهخدا
تصویری از خرگاه زدن
تصویر خرگاه زدن
خیمه بزرگ زدن نصب کردن خیمه
فرهنگ لغت هوشیار